سگ لرزه های یک شک

ساخت وبلاگ
«می شوم»... پس هستمزهرا، بنده ی تو...صیادان ماهی را یکباره نمی کُشند. چنگال در حلقوم چون رفته باشد، پاره ای می كشند تا خونش می رود و سست و ضعيف می گردد، بازش رها می كنند و همچنين باز می كشند تا به كلی ضعيف شود. چنگالِ عشق نيز چون در كام آدمی می افتد، حق تعالا او را به تدريج می كشد كه آن قوتها و خونهای باطل كه در اوست، پاره پاره از او برود.«لا اله الا الله» ايمان ِ عام است و ايمان ِ خاص آن است كه «لا هو الا هو».(مقالات مولوی. به تصحیح جعفر مدرس صادقی، ص 59) سگ لرزه های یک شک...
ما را در سایت سگ لرزه های یک شک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shak14o بازدید : 73 تاريخ : سه شنبه 23 اسفند 1401 ساعت: 16:26

مریضی. رو به موت. مادر. تنهایی. شهوت ِ آب‌پرتقال. انتظار عیادت. خدا.شدید مریض بودم.داشتم می مردم.مادر را داشتم و فقط در یک فقره از زحمت هاش، دقیقه ها پای گاز ایستاد و فرنی را هم زد. با هر بار صدای هم زدن که از آشپزخانه می آمد، چیزی مرا به ته چاه می برد. بیشتر، از شرمندگی.تنها مادر را داشتم.شهوت آب پرتقال شدید شده چند روز است و همه اش دلم اب پرتقال می خواهد.شنیدمت که نظر می کنی به حال ضعیفان/ تبم گرفت و دلم خوش به انتظار عیادت. در تمام مدت مریضی این بیت توی سرم بود و مخاطبش؟ قطعا فردی از افرادی که میشناسم نبود؛ امامی بزرگی عنایتی نظری مدنظرم بود.خدا سگ لرزه های یک شک...
ما را در سایت سگ لرزه های یک شک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shak14o بازدید : 75 تاريخ : يکشنبه 21 اسفند 1401 ساعت: 18:00